من یک سالمند هستم
من یک سالمند هستم
تقریبا می شود گفت که کلمات: سالمند، کلانسال. مسن. بزاد برآمده. بزرگ سال، سالدار، سالدیده، کلانسال، سالخورده، پیر، جاافتاده، زال، سالخورده، کهنسال، معمر،جهاندیده، مجرب و کلمات ناب و بسیار دیگری که می توان آن ها را در کتاب های فرهنگ لغت فارسی پیدا کرد به یک معنا و آن گذشته از سن جوانی است.
معنی کلمه معمر را بسیار پیر گفته اند و این چقدر با معنی کلمه شیخ که به مو سپید شده می گفتند متفاوت است و نیاز به تفسیر های به رأی دارد.
در ایام قدیم، که امید به زندگی به پنجاه سال هم نمی رسید، همه را با شیخ خطاب می کردند یعنی کسی که سنش از پنجاه تا آخر عمر باشد! من یک سالمند هستم
در این دوره زمانه که امید به زندگی نسبت به آن دوران نزدیک به دوبرابر شده و ارتقای بسیار یافته و روز به روز هم به لطف خدا بیشترمی شود به اعتقاد من نمی توان تمامی افراد را با یک واژه صدا کرد. خوشبختانه فرهنگ قوی و غنی ما سرشار از کلماتی است که می توان آنها را صحیح استفاده کرد هرچند که من معتقدم هم می شود کلمات جدید اضافه کرد و هم می توان کلمات گذشته را واضح تر بیان کرد. من یک سالمند هستم
بر همین اساس از همان ایام گذشته، معانی کلمات مانده اند و حتی در این زمانه قبح پیدا کرده اند.مثلا کلمه “سالمند” به تنهایی راه خوبی برای توصیف یک فرد مسن است. اگر چه این کلمه دارای معانی مثبتی و نیکویی است اما به همان نسبت در اذهان معانی منفی هم برجای گذاشته است.
کارمند قدیمی یک شرکت یا قدیمی ترین بازیکن در یک تیم ورزشی به عنوان فردی با تجربه و ارشد، مورد احترام تمامی افراد حتی مدیران جدید شرکت می باشد. اما آیا خود این شخص احساس پیری در آن شرکت دارد؟ این نشانه ای بد و منفی دارد؟ فرد بزرگسال و سالخورده نیز در بین جمعیت همین است. او ارزشی دارد که بسیاری از انسانها آرزوی رسیدن به آن را متاسفانه با خود از این دنیا می برند.
باید مراقب باشیم که ما هیچ فرد مسنتری را سالمند فرض نکنیم، ممکن است برخی از آنها حتی در سنین کهنسالی نیز خود را سالمند تصور نکنند.
زاویه ای دیگر
اما این را می شود از زاویه دیگری هم نگاه کرد. خود آن فرد بزرگسال، خودش و دیگر همسن هایش را چه می نامد؟ در یک جامعه آنها را چه باید بنامیم؟ من یک سالمند هستم
همه می دانیم که برخی کلمه ها مانند سالمند برای قانون سازی و مرز بندی سنی، قرارداد شده اند و چاره ای هم غیر از این نیست. همانطوری که ما از کودکی با گذشت یک سال از عمرمان ناراحت می شویم که چرا باید مرا کوچک تر صدا کنند؟ یا اینکه با افتخار دوران نوجوانی را به جوانی می خواهیم هرچه سریعتر تحویل بدهیم آیا می شود که از جوانی و میانسالی هم با افتخار گذشت و خود را یک آدم مجرب کارکشته و با نام دورانی بنام سالمندی خطاب کرد؟
کودتای سالمندی
کارلوس سن خوان، یک اسپانیایی هفتاد ساله، به تازگی یک کودتای خارق العاده انجام داده است. چهار ماه پیش او طوماری را برای تشویق بانکها به حذف مشتریان مسنتر با بستن شعبهها و انجام معاملات حیاتی آنلاین به راه انداخت. کمپین Change.org نزدیک به 650000 امضا را با یک شعار به یاد ماندنی جذب کرد: “من یک سالمند هستم، نه یک احمق”. من یک سالمند هستم
تقریبا دو ماه پیش و پیرو همین کمپین، مقامات اسپانیایی و انجمنهای بانکی طرحی 10 مادهای را منتشر کردند که توسط قانون حمایت میشود تا تضمین کند که افراد مسن از «رفتار شخصی، انسانی و با کیفیت بالا» برخوردار میباشند. موفقیت سن خوان زنگ خطری است برای هر مؤسسه و ساختاری که فکر می کنند می توانند برنامه هایی نه درخور یک قشر خاص از جامعه درست کنند. من یک سالمند هستم
پس از چند هفته و با فراگیر شدن این کمپین سالمندان زیادی به آن پیوسته و گفتند که ما در ناامیدی سن خوان شریک هستیم. مشتریان مسنتر به دلیل شکست سازمانها در همدلی، شکست در فراگیری و مهمتر از همه، شکست استراتژی مشتری رنج میبرند. من یک سالمند هستم
بنابراین من بصورت مشخص اعلام می کنم که چنانچه همه افراد در سنین سالمندی که طبق قانون کشور عزیزمان ایران از شصت و پنج سالگی تعریف شده است خود را سالمند دانسته و مطالبه گری درخصوص خواسته های برحق و قانونی خود داشته باشند، بسیاری از مشکلات آنها حل شده و می توانند از دوران زیبای سالمندی خود نهایت بهره را ببرند. من یک سالمند هستم
آینده نگری
خوشبختانه امید به زندگی هر لحظه در حال افزایش است و متوسط عمر آدمی در کال اضافه شدن. اما متاسفانه همچنان که جمعیت پیر می شود امکاناتی برای به همان نسبت برای افراد سالمند در نظر گرفته نمی شود.
فرض کنید که الآن برای افراد مسن و کهنسال که اتفاقا امکان رفتن به بانک را ندارند و آموزش های عمومی که در سایت ها و راهنماهای بانکی وجود دارد مناسب آنها نیست، چگونه باید از اپلیکیشن های بانکی استفاده کنند و امنیت آنها چگونه می شود؟ دنیای دیجیتال فراگیر برای عموم را چقدر برای سالمندان آماده سازی کرده ایم؟ من یک سالمند هستم
ما می گوییم که باید برای اینها کار کرده و البته مطالبه گری نماییم.تازه این از ابتدایی ترین و ساده ترین مشکلات است اگر برسیم به خدمات دهی بیمارستان ها، قانون ممنوع الکاری بازنشستگان، وصیت نامه و ارث، قوانین سازمان های بیمه و … خواهیم دید که چه مشکلات عظیمی سر راه سالمندان عزیز قرار دارد. من یک سالمند هستم
اینجاست که کسب و کارها فقدان آینده نگری استراتژیک را نشان می دهند. طرحی که سان خوان از بانک های اسپانیا به اجرا درآورده است به آنچه باید انجام شود اشاره می کند. این شامل وعده ای است که شعب توجه ویژه ای به کاربران مسن را در ساعات معینی در اولویت قرار می دهند، خطوط تلفن ویژه را به آنها اختصاص می دهند، ابزارهای دیجیتال قابل دسترس برای این سنین را تضمین می کنند و آموزش سالمندان و البته کارکنان خود برای برخورد با سالمندان را بهبود می بخشند. من یک سالمند هستم
راهکار
من می گویم که تمامی دوستداران افراد سالمند و بخصوص خود سالمندان با پذیرفتن اینکه به سن سالمندی رسیده اند نه اینکه به پایان عمر، با هم شروع به کار باید کرده و پیش نویس هایی را برای قانون گذاران و سازمان ها و شرکت ها تهیه کرده و بر اساس قانون، مطالبه گری کنیم. من یک سالمند هستم
به مرور خواهیم دید که همه چیز بهتر از قبل خواهد شد. مگر نه اینکه تمامی شرکت ها و موسسات بزرگ و توانمند، افراد مجرب را به مشاوره می گیرند حالا در نظر داشته باشید که این خود سالمندان با تجربه و گرانقدر هستند که می خواهند برای خود کار کنند. من یک سالمند هستم
مشتریان سالمند به دلیل قوانین خشک سازمانها و در نظر گرفته نشدن ایشان رنج میبرند. متاسفانه دیدیم که به جهت عدم توانایی در ایجاد شغل برای جوانان قانون منع کار برای سالمندان را مصوب کردند که این ضربه مهلکی به سالمندان بود. من یک سالمند هستم
آمارها می گوید که در حال حاضر حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می دهند که نسبت به ۴۰ سال قبل ۲ برابر شده است. این درحالی است که ۲ برابر شدن جمعیت سالمندی بعدی، یعنی از ۱۰ به ۲۰ درصد فقط ۲۰ سال طول خواهد کشید. من یک سالمند هستم
و یا اینکه در در سی سال آینده یک پنجم جمعیت جهان و یک سوم جمعیت ایران سالمند خواهد شد. آیا ما آمادگی برای ورود به چنین فراگیری را داریم؟ آیا باید بنشینیم و ببینیم که سازمان های دولتی چه می کنند؟
قطعا جواب خیر است. ما باید خود تلاش کرده و آینده را برای خودمان زودتر و آنگونه که قانون اجازه داده و برای سالمندان عزیز مناسب است رقم بزنیم. من یک سالمند هستم
این یک شروع است. کسبوکارهای باهوش باید با استفاده از فرصت بدست آمده اقدام به تهیه استراتژی مناسب کرده و سرمایه گذاری در این بازار را شروع کنند. شروع کنندگان کنونی قطعا موفق ترین های آینده خواهند بود.
آنها باید به آن به عنوان سرمایه گذاری در بازار رو به رشد فکر کنند.
من یک سالمند هستم