گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
1. وضعیت سالمندان حوزه ادبیات را چگونه می بینید ؟ گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
وضعیت سالمندان در حوزه ادبیات، مثل وضعیت آنها در سایر حوزه های هنر ضعیف است. می توان گفت شاید این وضعیت کمی در بخش سینما بهتر باشد. اما به طور کلی ما با یک نوع بی مهری از طرف مردم و مسئولین با سالمندان در حوزه ادبیات رو به رو هستیم.
در حوزه ادبیات در حالیکه می شود از ادیبان سالمند، نویسندگان، شاعران، کسانی که در حوزه های مختلف ادبیات کار کرده اند، بهره ی بیشتری جست. سالمندی سن پختگی و به کمال رسیدن و انتقال دانش و تجربیات این عزیزان به نسل های بعدی از طریق برگزاری کلاس های آموزشی برای بخش های مختلف ادبی است. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
اما چیزی که شاهد آن هستیم این است که بیشتر دوره های آموزشی برای تدریس به جوان ها داده می شود تا به سالمندان. البته اگر این دوستان جوان هم قادر باشند که تدریس کنند و اطلاعاتی دارند که با انتقال آن به نسل بعد می توانند باعث شوند که راهمان در مسیر ادبیات باز تر شود و به جایی بهتر برسیم، بسیار هم عالی و قابل تقدیر است.
اما به نظرم چیزی که در فرهنگ ما مرسوم بوده این است که از اطلاعات و دانسته های بزرگان و سالخوردگان حوزه های مختلف ادبی بیشتر استفاده کنیم و امیدوارم که استفاده از این گنجینه های ارزشمند به فراموشی سپرده نشود. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
به طور کلی من اصلا وضعیت سالمندان را در حوزه ادبیات خوب نمی بینم. از هر منظری که شما بخواهید به این قضیه نگاه کنید چه به لحاظ نیاز به پویایی و حضور مفید در جامعه و چه به لحاظ استقلال مالی و بقیه مسائلی از این دست، وضعیت جالب نیست. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
با یک نگاه به اطراف، این عزیزان را در فضاهایی که غالباً برای داستان یا شعر تشکیل می شود، کمتر می توان دید، فکر می کنم که شما هم حرف من را تایید کنید.
2. مواجهه اقشار جامعه با سالمندان را چگونه می بینید ؟ گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
تجربه سالمندی به نوعی تابعی از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سلامت جامعه است. بنابراین ما باید به مسائل مختلفی توجه کنیم، که یکی از این مسائل هم سلامت روح و روان افراد سالمند است.
متاسفانه چیزی که ما کمتر به آن توجه می کنیم این است که یک فرد سالمند نیز مانند سایر افراد نیازهایی دارد، نیاز به عشق، محبت، به مهربانی، حضور در جامعه، توسعه فردی، نیازهای مادی و اینکه هر لحظه را به خوبی زندگی کند و مفید باشد. ولی متاسفانه این موردی است که در بین مردم هم خیلی رایج نیست، منظور من به جامعه است نه مسئولان یا دولت و حکومت.
در جامعه ی ما وقتی کسی به سن سالمندی می رسد، مادر بزرگ یا پدربزرگ می شود، انگار که تنها کاری که می تواند بکند خدمت رسانی به افراد کوچکتر خانواده است و گاهی هم به او سر بزنیم و حالا اگر فرصت کردیم یا نکردیم هم مهم نیست و او نیاز دیگری ندارد، در صورتی که یک فرد سالمند نیاز دارد که دوستانی داشته باشد و با آنها رفت و آمد کند، یک معاشرت سالم و خوب داشته باشد که بتواند مثل دیگران زندگی کند و لذت ببرد. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
ولی از هیچ جهتی این شرایط برایش مهیا نیست، و نوع مواجهه اقشار مردم هم با فرد سالمند در جامعه خیلی مواجهه خوب و درستی نیست، یعنی شما به جرم اینکه موی سفیدی دارید ممکن است که حتی شما با الفاظی خطاب شوید که اصلا درست و محترمانه نیست و از قابلیت های شما به صرف سالمند بودن استفاده نشود. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
چیزی که در کشورهای توسعه یافته انجام شده و ما هنوز در ایران با آن فاصله داریم، استفاده از قابلیت های سالمندان در جامعه است. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
اگر از قابلیت های عزیزان سالمند در جای خود استفاده شود، مسلما می توانند مثل دیگران از زندگی بهره ببرند و احساس تعلق خاطر داشته و به حال خود و جامعه مفید باشند و بتوانند ارتباط صحیحی با افراد جامعه برقرار کنند.
3. دوران سالمندی با چه ویژگیهایی می تواند دوره طلایی زندگی انسان باشد؟ گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
برای اینکه دوران سالمندی دوران طلایی زندگی شود، که به حق هم باید همینطور باشد، شرایط و امکانات زیادی باید ایجاد شود، یعنی در شرایط فعلی اصلا فکر نمیکنم هیچ موردی را داشته باشیم چون سالمندی در ایران به خصوص برخلاف کشورهای عربی قبل از فرایند توسعه یافتگی اتفاق افتاده. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
ما راهکارهای مناسب را هنوز برای این موضوع تعریف نکرده ایم وقتی که یک فرد سالمند برای تامین معاش خود با مشکل مواجه است چطور میتواند به عنوان دورهی طلایی زندگی از این دوران نام ببرد. وقتی یک فرد سالمند برای درمان خودش نیازمند کمک است و متاسفانه بیمهی درستی برای او در کشور وجود ندارد؛ چطور می تواند از این دوران لذت ببرد، وقتی که یک فرد سالمند حتی برای رفت و آمد عادی خود در شهر با مشکل مواجه است، چطور میتواند از این دوران لذت ببرد.
من خودم با عصا حرکت میکنم و اولا از هیچ وسیلهی نقلیهی عمومی نمیتوانم استفاده کنم دوم این که من برای پیادهروی روزانه هم مشکل دارم، یعنی هیچ پیاده روی استانداردی ما درشهر تهران که پایتخت کشور ما است نداریم که افراد سالمند بتوانند استفاده کنند. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
حالا من با این وجود بالاخره کم و بیش میروم دنبال کار و پیادهروی می کنم ولی ممکن است که خیلی ها منصرف شوند و به هر حال این مورد ساده ای است که یک نفر بدون هیچ هزینهای میخواهد مقداری حرکت کند، به ساده ترین شکل، هم برای سلامتی جسمی و هم روحیهاش کمی در شهر قدم بزند ولی واقعا این امکانش نیست به خاطر این کمترین چیز، گفتم چون از همین کمترین مورد، برسیم به موارد دیگر.
نه در ایران ما، سالمندی دوران طلایی زندگی افراد نیست چون همان مسالهی بیماریها است مسئلهای که خانواده کمتر میتواند برای بودن با سالمند وقت بگذارد، زیرا زمان بیشتری باید کار کنند. خانوادهها، اکثرا خانههای کوچکی دارند حتی ممکن است نتوانند با سالمند در خانه زندگی کنند.
رفتن به آسایشگاههای سالمندی با توجه به آسایشگاهی که من دیدم دارم می گویم. آسایشگاه های دولتی بسیار بسیار وضعیت ناجوری دارند آسایشگاههای خصوصی خیلی گران و امکانش برای همهی افراد وجود ندارد. بنابراین فرد اصلا نمیتواند از این دوران به عنوان یک دوران طلایی استفاده کند. دوران طلایی یعنی اینکه شما اگر اهل خواندن و نوشتن هستید بتوانید کتاب بخوانید، راحت بتوانید بنشینید، بنویسید، پشت لپتاپ بنشینید و کار کنید، ولی شما اگر نگاه کنید آمار بسیار بالایی خواهید دید از افراد هفتاد ساله، هفتاد و پنج ساله که الان رانندهی اسنپ و تپسی هستند.
چرا به خاطر اینکه باید هزینه های زندگی را تامین کنند و زندگی آنها تامین نمی شود. ما با این شرایط، چطور میتوانیم، از سالمندی به عنوان دوران طلایی حتی در یک نوشتار نام ببریم فکر میکنم تا رسیدن به این شرایط خیلی راه طولانی در پیش داریم و از این بابت خیلی متاسفم. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
۴. در همکاری با بنیاد فرهنگی سالمندی و برگزاری جشنواره آفتابگردان انتظار دارید دولت و حاکمیت چگونه پای کار باشد؟
خوشحالم که چنین جشنوارهای برگزار می شود. امسال اولین سالی است که با این جشنواره آشنا می شوم و امیدوارم داستانهایی با این موضوع بخوانم که یک تلنگر زده شود به افراد کتابخوان. لااقل به افرادی که داستان را دوست دارند و با داستان زندگی میکنند، این تلنگرها باعث می شود که کمی هم افراد سالمند را درک کنیم و به نیازهای آنها توجه کنیم انتظارات از دولت و حاکمیت خیلی زیاده برای اینکه فکر کنم تو سوال قبل گفتم برای اینکه ما هیچ امکانی نداریم برای اینکه یک فرد سالمند که بر فرض با عصا راه می رود، راحت سوار اتوبوس شود، راحت پیادهروی کند، هزینهی درمان و هزینهی معاشش تأمین شود، بتواند گاهی بچهها را به یک ناهار یا شام به رستوران دعوت کند. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
بتواند با دوستانش به گردش برود و وقت بگذراند و از زندگی لذت ببرد. اینجا زندگی برای فرد سالمند بسیار بسیار سختتر و هولناک تر از زندگی افراد جوان است. از این لغت استفاده میکنم به این دلیل که بسیار سالمندانی را دیدم که شرمندهی بچههاشون هستند و این همیشه مرا خیلی متاثر کرده و الان که فرصتی هست که بتونم از سالمندی به عنوان یک مسالهی کشور حرف بزنم و از اونجایی که ما با بحران سالمندی در این سالهای پیش رو مواجه خواهیم بود و از آنجایی که سالمند شدن بیشتر دارد زنانه می شود و باز هم از آنجایی که ما با طیف زنان مجرد سالمند مواجه هستیم که راه به جایی هم ندارند، امکان کار کردن هم ندارند خانه و اتاقی هم حتی برای خودشان ندارند، حاکمیت و دولت باید زودتر چاره ای بیاندیشد و برای این گروه از آدمها که هیچ گناهی ندارند و فقط دارند عمرشان را به سختی طی میکنند کاری کنند.
فکر میکنم سالمندان در کشورهای دیگر از سالمندی بهره میگیرند از زمان بازنشستگی بهره میگیرند. می توانند سفر بروند و تفریح کنند. و کارهایی که در جوانی به خاطر مسئولیت کار کردن نتوانستند از آن بهره مند شوند حالا بهره ببرند. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی
امیدوارم که به فکر سالمندان و مسئله بحران سالمندی باشیم. گفتگو با شهره احدیت در حوزه سالمندی